ناشر:میلکان، قطع: رقعی، نوع جلد: نرم، تعداد صفحات: 236 صفحه، سال انتشار: 1399
محصولات دیگر فروشگاه
کتاب تربیت دخترانی رها از نگرانی اثر سیسی گاف:
کتاب تربیت دخترانی رها از نگرانی نوشتهی سیسی گاف، راهنمایی برای والدین است تا بتوانند فرزندانی شجاع، قوی و باهوش را در دنیای پر اضطراب امروزی تربیت کنند. شما باید بدانید چه عواملی باعث ایجاد اضطراب و نگرانی میشود و چگونه میتوانید دختران خود را برای غلبه بر احساسات آزار دهنده توانمند کنید.
چرا مطالعه کتاب تربیت دخترانی رها از نگرانی توصیه میشود؟
کتاب تربیت دخترانی رها از نگرانی (Raising Worry Free Girls) کمک میکند تا فرزندتان بداند باهوش، قوی، توانا، خلاق، شجاع و انعطاف پذیر است و میتواند با چالشهای زندگی مواجه شود. در نتیجه شجاعت و قدرت در او رشد میکند و یاد میگیرد چگونه با آنچه که آزارش میدهد مبارزه کند. هم چنین فرزند شما یاد میگیرد نظرش را بگوید و با اضطراب و نگرانیاش مقابله کند. به علاوه این کتاب کمک میکند تا والدینی که بسیار دلسوز و نگران هستند هم به چالش کشیده شوند و بتوانند با آن احساساتشان مقابله کنند و در نهایت باعث تربیت فرزندانی قوی و شجاع شوند.
سیسی گاف در مقدمه کتابش بیان میکند:
ما در دنیایی پر از اضطراب و نگرانی زندگی میکنیم و این نگرانی بین نسلهای مختلف سرایت کرده و زندگی فرزندان دلبندمان را تحت تاثیر قرار داده است بیش از نیمی از مراجعان من با اضطراب دست و پنجه نرم میکنند. این اضطراب هم بین کودکان و نوجوانان شایع است وهم میان پدر و مادر آنها. بخشی از این اضطراب از طریق ژنتیک نسل به نسل منتقل میشود و بخش دیگری هم از محیط خانواده و جامعه انتقال مییابد. فرزندانی اضطراب بیشتری دارند که خانوادهشان هم این نگرانی را داشته باشند، این عامل تا حدودی سد راهشان میشود و نمیگذارد کارهای لازم برای مواجه شدن و کنار آمدن با ترسهایشان را انجام دهد.
همانطور که میدانید مشاوره و درمانگری خوب است که شما را معذب کند و اشکال کارتان را نشانتان دهد. کتاب تربیت دخترانی رها از نگرانی هم مانند یک مشاور خوب عمل میکند. در صورتی که به خوبی آن را مطالعه کنید و به نکتههایش توجه کنید کمک میکند تا با نگرانیها و اضطرابها راحتتر کنار بیایید.
جملات برگزیده کتاب:
- همهی ما روزانه افکار ناخواندهی بسیاری داریم. کودکان آن افکار را بلند بر زبان نمیآورند، چون میترسند کسی فکر کند آنها مشکلی دارند.
- دخترها تمایل دارند خود را برای چیزهای مختلف سرزنش کنند. بهخاطر این مسئله و تمایل آنها به داشتن روابط، دختران در بهزبانآوردن نگرانیهایشان مشکل دارند.
- کودکان برای خود راهکارهایی برای رویارویی با نگرانی خلق میکنند.
- برای برخی کودکان، مشاوره و حتی تجویز دارو لازم است تا بتوانند از پس اضطرابشان بربیایند. این به این معنا نیست که شما بهعنوان یک والد اصلاً کمکی نمیکنید. این تنها به این معناست که شما به گروه بزرگتری نیاز دارید که بهصورت تخصصی آموزش دیده است.
- دختر شما میتواند هیولای نگرانی را شکست دهد. او نیاز دارد تا شما این را به او یادآوری کنید و فرصت در اختیارش قرار دهید.
- دختران ازسوی جامعه، فرهنگ پیرامونشان، رسانههای اجتماعی، توقعات خودشان و گاهی بهخاطر توقعات ما از آنها تحت فشار بسیاری قرار میگیرند که اغلب منجر به اضطراب میشود.
- دختران یا بیرونریزند و نگرانیهایشان را بر سر بقیه خالی میکنند یا درونریزند و آن نگرانیها را برای خود نگه میدارند.
سیسی گاف را بیشتر بشناسیم:
سیسی گاف (Sissy Goff) به همراه دستیارش لوسیهاوانی که مشاور و درمانگر حیوانات هم هست (اشتباه)، بیشتر اوقاتش را به صحبت کردن با دختران و خانواده آنها اختصاص میدهد. او بیست و پنج سال است که با پدر و مادرهای بسیاری در سراسر ایالات متحده صحبت میکند و تاکنون یازده جلد کتاب منتشر کرده است. علاوه بر انتشار کتاب با پادکستها و نشریات مختلفی هم همکاری دارد.
در بخشی از کتاب تربیت دخترانی رها از نگرانی میخوانیم:
بیرونریزها احساساتشان را بر سر شخص دیگری خالی میکنند، اما درونریزها بیشتر احساساتشان را به خود معطوف میکنند. افراد درونریز اغلب از بیرون الگو و نمونه به نظر میرسند؛ به همین خاطر است که ما متوجه نگرانیهایشان نمیشویم. حتی وقتی نادیده گرفته میشوند، لبخند میزنند و نهایت تلاششان را میکنند. معمولاً آنها جزو بهترین دانشآموزاناند؛ هرچند از اینکه سر کلاس دستشان را بالا ببرند میترسند. مسئله این نیست که پاسخ سؤالها را نمیدانند، مسئله این است که نگران نظر بقیهاند و خود را سرزنش میکنند. آنها فکر میکنند بهاحتمال زیاد پاسخ درستشان غلط از آب درمیآید و مضحک به نظر میرسند. افراد درونریز هم دوست دارند کنترل امور را در دست بگیرند؛ اما وقتی کنترل در دستشان نیست، بهجای اینکه در ظاهر کنترل خود و بعد، فوران احساساتشان را در دست بگیرند، عقب میایستند و جلو نمیآیند.
آنها از شرایطی که باعث شود حس کنند کنترل از دستشان خارج شده دوری میکنند و در پنهانکردن آن احساسات استاد میشوند.
درعینحال، احساسات باید بهطریقی بروز پیدا کنند. اخیراً با پدری صحبت کردم که به من اطمینان میداد حال دختر دوازدهسالهاش خوب است و این درحالی بود که آن دختر روزانه بیشاز بیست مرتبه دستانش را میشست. هیچکسی نمیدانست واقعاً در درون او چه اتفاقی میافتد؛ اگرچه مادرش شک کرده بود مشکلی وجود دارد. او دختر خوبی بود، نمرات خوبی کسب میکرد و حتی افراد بزرگسال زندگیاش نیز به او احترام میگذاشتند؛ اما وضعیت بیرونیاش با آنچه در درونش اتفاق میافتاد هیچ تناسبی نداشت. وقتی به دفتر مشاورهی من آمد، بهنظر حالش «خوب» بود. درست همانطورکه پدرش گفت.
احتمالاً شنیدهاید وقتی کسی میگوید حالش خوب است، «میخواهد راجعبه احساساتش صحبت کند». این دقیقاً چیزی بود که درمورد او صدق میکرد. احساسات او بهصورت مستقیم ابراز نمیشدند، بلکه داشتند بهصورت شستوشوی وسواسگونهی دستهایش خود را نشان میدادند. او به ابزارهای دیگری نیاز داشت. مهارتهای مقابلهای او داشتند بیشاز بقیه به خودش آسیب میرساندند. او هم دقیقاً همین را میخواست. اما درست مثل خیلی از دختران نگران دیگر، تشخیص این آسیب مشکل بود.
دیدگاه خود را بنویسید