ناشر: خوب، قطع: رقعی، نوع جلد: نرم، تعداد صفحات: 229 صفحه، سال انتشار: 1399
محصولات دیگر فروشگاه
کتاب مسیر جایگزین (راهی برای دور زدن مشکلات) اثر شریل سندبرگ:
کتاب مسیر جایگزین اثری از شریل سندبرگ و آدام گرنت، راهی برای دور زدن مشکلات پیش پای مخاطبانش قرار میدهد و به آنها کمک میکنند تا با سختیها و موانع زندگی کنار بیایند.
درباره کتاب مسیر جایگزین:
کتاب مسیر جایگزین اثر مشترک شریل سندبرگ و آدام گرنت، راهی برای دور زدن مشکلات معرفی میکند. داستان نوشته شدن این کتاب از این قرار است که وقتی شریل سندبرگ همسرش را به طرز ناگهانی از دست داد، دچار خلا عاطفی عمیقی در زندگی شد. به نظر میرسید درهای خوشبختی به روی او بسته شدهاند و زندگی معنایش را از دست داده است. اما او تصمیم گرفت که تسلیم نشود. سندبرگ به همراه آدام گرنت که روانشناس با تجربهای بود، قدمهایی برای بهبود حال خودش برداشت. و پس از بهبودی این اثر را نوشت. این کتاب راهحلهایی دارد که به همهی افراد کمک میکند تا بتوانند با مشقتها و سختیهای زندگی روبهرو شوند، میزان تابآوری را در وجود خودشان بالا ببرند و دوباره پای شادی را به زندگی باز کنند.
کتاب مسیر جایگزین، اثری خواندنی است که در آن، تلفیقی از دیدگاههای شخصی شریل سندبرگ به همراه راهکارهای پیشنهادی آدام گرنت را میخوانید این کتاب را باید چیزی فراتر از یک تجربهی شخصی یا یک زندگینامه دانست، چرا که به انسانها میآموزد به میزان تابآوری مانند یک عضله نگاه کنند که فقط نیاز به قوی شدن دارد. راهکارهای این کتاب برای قوی شدن این عضله نوشته شدهاند.
کتاب مسیر جایگزین را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم :
این کتاب به تمام افرادی که روزهای سختی را طی میکنند کمک میکند تا برای بهبود حالشان قدمی بردارند.
درباره شریل سندبرگ:
شریل کارا سندبرگ ۲۸ اوت ۱۹۶۹ در واشنگتون دیسی متولد شد. او مدیر حوزه فناوری، مدیر ارشد عملیات فیسبوک، کنشگر و نویسنده آمریکایی است. او اولین زنی است که در مقام هیئت مدیرهی فیسبوک فعالیت میکند. شریل سندبرگ در دانشگاه هاروارد تحصیل کرده است و برای مدتی به عنوان رئیس ستاد در وزارت خزانه داری آمریکا مشغول به کار شد و پس از آن به گوگل پیوست. سندبرگ در حال حاضر در کالیفرنیا زندگی میکند و از سال ۲۰۰۸ تا حالا در فیسبوک مشغول به کار است.
آدام گرنت:
آدام گرنت ۱۳ اوت ۱۹۸۱ در آمریکا متولد شد. او نویسنده و استاد مدرسه وارتون دانشگاه پنسیلوانیا است. آدام گرنت در شهر دیترویت ایالت میشیگان بزرگ شد و به خاطر کسب افتخارات بالای علمی در سنین جوانی در مدرسه وارتون دانشگاه پنسیلوانیا شهرت دارد.
بخشی از کتاب مسیر جایگزین:
«هیچکس به من نگفته بود که احساس غم درست شبیه به احساس ترس است.»
ترس حسی همیشگی بود و گویا همچون اندوه هرگز فروکش نمیکرد. موج غم همواره چنان بر وجودم ضربه میزد که دیگر تاب تحمل آن را نداشتم، دیگر در حال خودم نبودم. وقتی که در بدترین حالت پوچیام به سر میبردم، یعنی درست دو هفته بعد از مرگ دیو، نامهای از یکی از آشنایانم که خانمی در دههٔ ششم زندگیاش بود، به دستم رسید. او در نامهاش نوشته بود که چون او هم قبل از من بیوه شده و چنین تجربه غمانگیزی داشته، امیدوار بوده نصیحتهای خوبی برایم داشته باشد اما ندارد. خودش چند سال پیش شوهرش را از دست داده بود و دوست صمیمیاش هم چیزی حدود ده سال قبل بیوه شده بود، اما از نظر هردویشان گذر زمان هیچ تأثیری در کم شدن از غم و اندوهشان نداشته است. او برایم نوشته بود: «تو هم مثل من تلاشت را بکن، اما من چیزی را که بدانم در این شرایط کمکت خواهد کرد سراغ ندارم.» بیشک این نامه با قصد و نیت خوبی فرستاده شده بود ولی امیدم را به رهایی از بار این غم نابود کرد. حتی بیشتر از قبل احساس پوچی میکردم، سالهای تهی و بیانتهایی پیش رویم بود.
با آدام گرنت، روانشناس و استاد دانشکده وارتونِ دانشگاه پنسیلوانیا، تماس گرفتم و آن نامه ناامیدکننده را برایش خواندم. دو سال قبل، دیو کتاب ببخش و بگیر آدام را مطالعه کرده بود و از او برای سخنرانی در شرکت سروی مانکی که دیو خود مدیر اجرایی آن بود، دعوت کرد. عصر همان روز آدام برای صرف شام مهمان ما بود. او روی این موضوع که افراد چگونه انگیزه و معنای واقعی زندگی را پیدا میکنند مطالعه میکرد، با او درباره چالشهای پیش روی زنان و تأثیر آثارش در اطلاعرسانی صحبت کردیم. از آن روز به بعد برای یکدیگر نامه نوشتیم و به دوستان خوبی برای هم تبدیل شدیم. هنگامی که دیو از دنیا رفت، آدام از آن سوی کشور خودش را برای شرکت در مراسم خاکسپاری دیو رساند. بهطور خصوصی با او درمورد بزرگترین نگرانی و وحشتم از اینکه دیگر نتوانم فرزندانم را شاد ببینم صحبت کردم. گرچه دیگران سعی کرده بودند با تعریف تجربیات شخصیشان به من اطمینان خاطر دهند که نگرانیام کاملاً بیمورد است اما آدام من را از نتایج تحقیقاتش آگاه کرد:
بعد از فوت یکی از والدین، بسیاری از بچهها بهطور شگفتآوری نسبت به این فقدان انعطافپذیری نشان میدهند. آنها دوران کودکی شادی را پشت سر میگذارند و افراد بالغ سازگاری میشوند.
دیدگاه خود را بنویسید