ناشر: شمشاد، قطع: رقعی، نوع جلد: نرم، تعداد صفحات: 244 صفحه، سال انتشار: 1398
محصولات دیگر فروشگاه
کتاب چگونه کمال گرا نباشیم اثر استفان گایز:
کمالگرایی، در دنیایی پر از ناکاملیها، همچون تلهای است که انسان را گرفتار توهم برتر بودن کرده و او را از قدمی به جلو برداشتن، باز میدارد. شاید فکر کنید ایدهای آرمانی است، اما فقط فکری بازدارنده است. فکر برتر بودن و در حد کمال بودن، آن چنان ذهنتان را اسیر خود میکند که از ترس آن که نتوانید آنچه در ذهن دارید را در حد کمال اجرا کنید، حتی قدمی هم در آن مسیر بر نمیدارید. این طرز فکر، همان مانعی است که نویسندهی این کتاب و یا بسیاری از افراد را برای سالها در یک نقطه نگاه داشته است. کاش همهی ما مانند استفان گایز، لحظهای درنگ کرده، به مسیری که تاکنون در زندگی طی کردهایم، نگاهی انداخته و بیاموزیم که با خود صادق باشیم و چارهای بیاندیشیم برای تمام غفلتها، خیال پردازی ها و تفکرات محدود کنندهمان. استفان گایز، نویسندهی کتاب چگونه کمالگرا نباشیم، از مسیری که برای مقابله با کمال گرایی طی کرده می گوید و تجربیات خود را با ما به اشتراک میگذارد. همه چیز از آنجا شروع شد که هدف بزرگ انجام ۵۰ حرکت شنای روی زمین را از ذهن خود پاک کرده و تصمیم گرفت به جای برداشتن لقمهای فوقالعاده بزرگ، آن را به چندین لقمه کوچکتر و قابل هضمتر تقسیم کند. به جای آن که هر روز تمریناتش را به شرایط ایده آل رفتن به باشگاه، پوشیدن لباس ورزشی و داشتن بهترین شرایط روحی و جسمی محدود کند، همانجا روی تختخواب، بدون هیچ پیش شرط ذهنی و ایدهای آرمانی، شروع به انجام حرکت شنای روی زمین می کند و فقط تصمیم می گیرد به جای خیال پردازی و ترتیب دادن شرایطی در حد کمال، بسیار ساده و هر کجا که هست، فقط شروع به انجام کار و یا تمرین کند و فقط شروع کند! با استمرار این حرکت و جایگزین کردن ایده «معمولی بودن» و «در شرایط معمولی کاری را انجام دادن» با «در حد کمال بودن» و «در شرایط حد کمال کاری را انجام دادن»، شاهد پیشرفتهای بسیاری در زندگیاش بود. پس از آنکه متوجه شد مشکل متوقف ماندن، از طرز فکر خودش ریشه گرفته بود، تصمیم گرفت ایده طلایی «معمولی بودن» را به دیگران منتقل کند و راهکارهای عملی خود را با تمام کسانی که با چنین طرز فکر محدود کنندهای دست و پنجه نرم میکنند، به اشتراک بگذارد. میتوان گفت، نویسنده چاره «مشکل کمالگرایی» را در بهکارگیری راهکار «خردهعادتها» میداند. تفاوت راهکارهای او با دیگر راهکارهایی که این روزها توسط نویسندگان و سخنرانان دیگر ارائه می شود این است که او عمل کردن را راه رسیدن به هدف میداند و نه با انگیزه شدن را! سالهاست که در مورد راهکارهای انگیزشی بسیار شنیده ایم اما مشکل اینجاست که چطور خود را با انگیزه کنیم؟ و آیا میتوان برای رسیدن به هدفی بلند مدت، هر روز در پی جرقهای احساسی و انگیزشی باشیم تا خود را تشویق به انجام کاری کنیم؟ استفان گایز از شما میخواهد که برای قدمی برداشتن منتظر انگیزه نباشید. فقط از جای خود برخیزید و کاری را شروع کنید.
دیدگاه خود را بنویسید