SEO Services Glendale
کتب رمان

کتاب سه دختر حوا اثر الیف شافاک (گالینگور)

از {{model.count}}

مترجم: مریم طباطبائیها

تعداد
نوع
محصول مورد نظر موجود نمی‌باشد.
  • {{value}}
مقایسه
کمی صبر کنید...

ناشر: نون، قطع: رقعی، نوع جلد: گالینگور، تعداد صفحات: 448 صفحه، سال انتشار: 1399

محصولات دیگر فروشگاه

کتاب سه دختر حوا (گالینگور) اثر الیف شافاک:


کتاب سه دختر حوا با نام اصلی Three Daughters of Eve که در سال 2016 نوشته شده داستان سه زن با نام‌های پری، مونا و شیرین است که هر یک در شرایط متفاوت از هم زندگی می‌کنند؛ شیرین ایرانی، پری ترک و مونا آمریکایی. سه شخصیت زن از سه کشور مختلف به صورت اتفاقی در دانشگاه آکسفورد کنار هم قرار می‌گیرند و با یکدیگر آشنا می‌شوند. داستان از زبان پری نگاشته شده است، وقتی او 35 ساله است و در یک مهمانی در استانبول است به یاد خاطره‌ای می‌افتد و به عقب و زمان دانشجویی‌اش برمی‌گردد و خاطراتش را بازگو می‌کند. پری در دانشگاه با استادی به نام پروفسور«آزور» آشنا می‌شود. «آزور» استاد فلسفه‌ی پری است که رابطه‌ی مرید و مرادی بین‌ آن‌ها شکل می‌گیرد، و مسیر فکری پری در این داستان تحت تاثیر شخصیت «آزور» قرار می‌گیرد. هر یک از این سه زن در این کتاب بازتابی از جامعه‌ی خود هستند و از شک‌ها و تردید‌های خود در اعتقاداتشان می‌گویند.


درون‌مایه داستان سه دختر حوا:

الیف شافاک در رمان عشقی سه دختر حوا از زندگی در زمان حال می‌نویسد در حالی که او در کتاب قبلی‌اش برخلاف این عمل کرده بود و کتاب «ملت عشق» را با نگاهی فلسفی و تاریخی نوشته بود.  نویسنده در کتاب سه دختر حوا رویکردی اجتماعی و فرهنگی دارد. او در این کتاب از دغدغه‌ها و محدودیت‌های زنان امروزی در کشورهای در حال توسعه به خصوص ترکیه می‌گوید و مشکلات و تفاوت نسل آن‌ها را با خانواد‌هایشان به تصویر می‌کشد. او زنان را در چالش‌های مختلف که در دنیای مدرن گریبان‌گیرشان شده است از جمله عشق و شکست به بازی می‌گیرد و تصویری از زندگی زن امروز را به مخاطب نشان می‌دهد.

شافاک بازگو کننده‌ی مشکلات زنان است، زیرا در جامعه هر سیاستی ظالمانه و مستبدانه‌ای اجرا شود اولین گروه آسیب‌پذیر زنان هستند و به شدت زندگی شخصی‌شان تحت تاثیر قرار می‌گیرد.

ترجمه‌ کتاب سه دختر حوا به فارسی:

کتاب سه دختر حوا با ترجمه‌ی «مریم طباطبائیها» را نشر نون منتشر کرده است.

 «مریم طباطبائیها» مترجم جوانی است که کتاب‌های مختلفی از جمله «ما همه باید فمینیست باشیم» از «چیماماندا گزی ادیشی»، «اسکندر» از «الیف شافاک»، «موزه معصومیت» از «اورهان پاموک» و «پرنده ای با یک بال» از «یاشار کمال» را ترجمه کرده است.

مریم طباطبائیها  درباره‌ی انگیزه‌اش درباره‌ی ترجمه‌ی آثار ادبی ترکیه در مصاحبه‌ای گفته است: « ادبيات تركيه شباهت‌هاي فرهنگي و ساختاري زيادي با ادبيات ما دارد. به‌واسطه دين مشترك ما از لحاظ عقيدتي هم تا حدودي به هم نزديك هستيم و اين نزديك بودن‌ها باعث مي‌شود كه ادبيات تركيه براي خواننده ايراني ملموس‌تر باشد و همذات‌پنداري بيشتري بتواند با آن برقرار بکند... به نظر من در ترجمه يك كتاب كه بتواند بسيار موفق باشد، چند موضوع كلي وجود دارد كه نمي‌شود از آنها صرف نظر كرد. نخست اين‌كه كتاب و موضوع آن تا چه حدي مي‌تواند با فرهنگ و باورهاي اجتماعي ما رابطه برقرار كند. گرچه در اين مورد الزامي وجود ندارد، چون كتاب‌هاي موفقي هم بودند كه از اين اصل مستثني بودند. يك مترجم بايد بتواند آن روحي را كه در بطن كتاب وجود دارد، بشناسد تا بتواند با لحن مولف ارتباط برقرار كند. چون ما در ترجمه ادبي به هيچ عنوان با يك دو دو تا چهارتاي فرموله شده مواجه نيستيم و بايد بتوانيم احساسات و روح داستان را بشناسيم تا بتوانيم همين حس را به خواننده القا كنيم واصولا بايد ميان يك ترجمه ادبي و يك مقاله علمي اين تفكيك وجود داشته باشد تا بشود از آن اثر يك ترجمه درخور و دلنشين ارائه داد.»

کتاب سه دختر حوا را ناشرین دیگری هم منتشر کرده‌اند؛ از جمله «نشر نیماژ» با ترجمه‌ی «صابر حسینی»، «انتشارات معیار اندیشه» با ترجمه‌ی «منا زنگنه»، «انتشارات کتاب مرو» با ترجمه‌ی «سولماز ارزیلی» و «انتشارات فکرآذین» با ترجمه‌ی «اکرم غفاروند».  


در بخشی از کتاب سه دختر حوا می‌خوانیم:

فردا صبح زود، پری پاکتی را پیدا کرد که از زیر در اتاقش به داخل فرستاده شده بود. کاملا مشخص بود که شیرین برای او رزومه‌ای حاضر کرده است؛ اما چه رزومه‌ای! خواندن همانا و به طرف اتاق دوستش رفتن همانا؛ وقتی که دید در باز است داخل اتاق شد. «این چیست؟ من هیچ‌کدام از این کارها را انجام نداده‌ام.!» از شیرین که هنوز هم در رختخواب بود و سرش زیر بالشت، صدایی خفه بیرون آمد :«آه. می‌دانستم، هیچ خوبی‌ای بدون جزا نمی‌ماند.» پری گفت: «چیزه... برای کمکت خیلی ممنونم؛ اما نوشتی که من در رستورانی کوچک در استانبول گارسون بوده‌ام! بعد هم نوشته‌ای که روی دستخط‌های عثمانی کار کرده‌ام! روی کاخ‌ها و خدمه و روسای آن‌ها اشراف کامل دارم. آهان یکی دیگر: در تابستان‌ها هم از اختاپوس داخل آکواریم خانواده‌ای ثروتمند محافظت کرده‌ام!» شیرین این بار با آن لباس‌های ابریشمی صورتی رنگ از جا بلند شد و نشست؛ بعد هم چشم بندش را که دقیقا همان رنگی بود از روی پیشانی برداشت. «خب، ممکن است در آن قسمت آخر کمی زیاده روی کرده باشم.» «فقط همان قسمت؟! با این رزومه‌ی من درآوردی کار پیدا کردنم چه فایده‌ای دارد؟... در دنیا دو مدل شهر وجود دارد: اولی، آن‌هایی که تعهد داده‌اند فردا و روزهای آتی‌شان همه شبیه به هم باشند و دیگری آن‌هایی که درست برعکس این کار را انجام می‌دهند؛ هر لحظه همه را متعجب می‌کنند، مشکل ایجاد می‌کنند و همه چیز را به هم می‌ریزند؛ شهرهایی که در کل هیچ چیز برای گفتن ندارند.


دیدگاه خود را بنویسید

  • {{value}}
این دیدگاه به عنوان پاسخ شما به دیدگاهی دیگر ارسال خواهد شد. برای صرف نظر از ارسال این پاسخ، بر روی گزینه‌ی انصراف کلیک کنید.
دیدگاه خود را بنویسید.
کمی صبر کنید...
با ما تماس بگیرید

با ما تماس بگیرید

برای ثبت سفارش و یا مشاوره می توانید با ما تماس بگیرید!


یا جهت ارتباط آسان تر و سریع تر، از طریق شماره واتس آپ زیر با ما در ارتباط باشید...


شماره روبیکا و ایتا:        09165435982


اینستاگرام:  @madmolibookshop.ir
mostafamadmoli10@yahoo.com
09165435982