ناشر: آیین فطرت، قطع: رقعی، نوع جلد: نرم
محصولات دیگر فروشگاه
کتاب طعم شیرین خدا 3 (با تیغ مهربانی ات آخرش می کشی مرا) اثر محسن عباسی ولدی:
کتاب سوم از مجموعه (طعم شیرین خدا) که الآن تو دست شماست، در بارۀ رحمت رحیمی خدا حرفای زیادی برا گفتن داره. شاید بعضی از حرفایی که میخونید، با چیزایی که تا الآن بهش اعتقاد داشتید، تا اندازۀ زیادی متفاوت باشه؛ امّا مراقب باشید متفاوت بودن این حرفا باعث نشه به راحتی از کنارشون رد بشید و ردشون کنید. باشه؟
توجّه به فضل، ممکنه آدم رو جسور بکنه. ممکنه چیه؟ حتماً یه سری از آدما وقتی به فضل خدا توجّه میکنن، جسور میشن؛ امّا راه جلوگیری از این جسارت، این نیست که جوری با مردم در بارۀ خدا حرف بزنیم که انگار هیچ فضلی نداره و همهش با عدلش با مردم برخورد میکنه. اگه راه این بود، اهل بیت علیه السلام این طوری خدا رو معرّفی نمیکردن.
تو بحث توبه هم گفتم که بعضی از ماها برا معرّفی خدا طوری عمل میکنیم که العیاذ بالله انگار میخوایم اشتباههایی که خدا و اهل بیت علیه السلام تو معرّفیشون داشتن، جبران کنیم. انگار که اونا حواسشون نبوده این حرفا میتونه زمینهساز جَری شدن بعضی از بندهها بشه.
حالا که اهل بیت علیهم السلام این حرفا رو گفتن و زیادم گفتن، ما نباید این مشکل رو با پنهان کردن این حرفا حل کنیم. ما غافلیم از این که بندهای که فضل خدا رو قبول کرده، نهایتش گناه میکنه و بعدشم میآد میگه: «خدایا! ببخش که گناه کردم»؛ امّا بندهای که خدا رو فقط با عدلش میشناسه، از خدا فرار میکنه؛ چون خدایی که فضل نداره، خدایی نیست که آدم تو فطرتش اون رو میشناسه.
بعضی از ماها میخوایم کاری کنیم که مردم تو گناه کردن جسور نشن، به جاش نوع معرّفی ما از خدا باعث میشه مردم کلّاً خدا رو بذارن کنار. با خدا بودن و گناه کردن بهتره، یا بیخدا بودن؟
وقتی خدا رو فقط با عدلش معرّفی کردید، جوونه که دو تا گناه میکنه و گناههاش سنگین میشه، دیگه درِ خونۀ خدا پیداش نمیشه. پیشِ خودش میگه: «آب که از سر من گذشته، بذار حدّ اقل این دنیام رو داشته باشم» و این خیلی خطرناکه!.
دیدگاه خود را بنویسید