ویژگی های محصول: انتشارات روزبهان، قطع: رقعی، نوع جلد: شومیز، مناسب برای: بزرگسالان، موضوع: رمان تاریخی (براساس داستان زندگی ملاصدرای شیرازی صدرالمتالهین)
محصولات دیگر فروشگاه
کتاب مردی در تبعید ابدی اثر نادر ابراهیمی:
مردی در تبعید ابدی رمانی از نویسنده توانا و سرشناس ایرانی، نادر ابراهیمی است که بر اساس زندگی صدرالمتألهین، ملاصدرای شیرازی نوشته شده است. ابراهیمی در این رمان بی همتا هم زندگی ملاصدرا و هم سیر تکوینی اندیشههای فلسفی و عرفانیاش را پیمیگیرد.
نادر ابراهیمی در این رمان بسیار هنرمندانه عمل کرده است. او دو موضوع و رویکرد جداگانه را همزمان باهم به پیش میبرد. یکی زندگی شخصی ملاصدرا و دیگری چگونگی ظهور اولین تفکرات فلسفی خاص او.
زمان در این رمان سیال است و ابراهیمی سعی کرده تمام ابعاد شخصیتی ملاصدرا را در متن کتاب بگنجاند. رمان از زمان تبعید ملاصدرا توسط شاه عباس آغاز میشود و ما او را میانه راه میبینیم در حال مکالمه با همسرش که از خستگی و بیماری دختر تازه متولد شدهاش شکایت دارد.
کلیت رمان از شانزده فصل جداگانه اما به هم پیوسته تشکیل شده است سر فصلهایی با عنوان مشترک «راه» زمان حال روایت رمان را تشکیل میدهند.
سر فصلها هر کدام با عنوانهای جداگانه و در فصلی جداگانه برهههای حساس و خاص از زندگی ملاصدرای شیرازی را به صورت فلاش بک برای مخاطب ترسیم میکنند.
در کنار خواندن زندگی ملاصدرای شیرازی، در این کتاب اطلاعاتی هم از زندگی سه فیلسوف نامدار معاصر ملاصدرا یعنی میرداماد، میرفندرسکی و شیخبهاءالدین عاملی (قاضیالقضات) به دست میآورید.
خواندن کتاب مردی در تبعید ابدی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم:
علاقهمندان به رمان های تاریخی و سرگذشت شخصیتهای بزرگ ایرانی را به خواندن این کتاب دعوت میکنیم.
درباره نادر ابراهیمی نویسنده کتاب مردی در تبعید ابدی:
نادر ابراهیمی داستاننویس معاصر ایرانی که علاوه بر نوشتنِ رمان و داستان کوتاه، در زمینههای فیلمسازی، ترانهسرایی، ترجمه، و روزنامهنگاری نیز فعالیت کرده است. ابراهیمی، همراهِ بهرام بیضایی و ابراهیم گلستان، از هنرمندانی به حساب میآید که هم در سینما و هم در ادبیات کار کرده و شناخته شدهاند.
نادر ابراهیمی در چهارده فروردین سال ۱۳۱۵ در تهران به دنیا آمد. مادرش از لاریجانیهای مقیم تهران بود. پدرش عطاءالمُلک ابراهیمی از نوادگانِ ابراهیم خان ظهیرالدوله، حاکم نامدارِ کرمان در عصر قاجار بود، که رضاشاهِ پهلوی او را، ضمنِ خلعِ درجه از کرمان به مشکین شهر تبعید کرد. هنوز قلمستانی به نام او در حومه مشکین شهر وجود دارد (قلمستان عطا) و خویشاوندان او (ابراهیمیهای کرمان) در شهر و استان کرمان شناخته شده و مشهور هستند.
نادر، تحصیلات ابتداییاش را در تهران گذراند و پس از گرفتن دیپلمِ ادبی از دبیرستان دارالفنون، وارد دانشکده حقوق شد، اما این رشته چندان با روحیاتش سازگار نبود. پس از دو سال آن را رها کرد، سپس تحصیلاتش را در رشته زبان و ادبیات انگلیسی تا مقطعِ کارشناسی ادامه داد.
ابراهیمی زندگی ماجراجویانهای داشت. از سیزده سالگي به يك سازمان سياسي پيوست و بارها به زندان رفت. دو کتاب ابن مشغله و ابولمشاغل شرح کاملی از زندگی و فعالیتهای اوست که به زبان خودش نوشته است. در این دو کتاب بیشتر در مورد کارهایی که انجام داده توضیح میدهد. از کمک کارگریِ تعمیرگاهِ سیار در ترکمن صحرا، میرزایی حجره فرش در بازار، مدیریتِ یک کتابفروشی، کارگری چاپخانه، حسابداری و تحویلداری بانک، نقاشی روی روسری و لباس، صفحهبندی روزنامه و مجله، کشاورزی، خطاطی و نقاشی تا کارهای فرهنگی چون مترجمی و ویراستاری، فیلمسازی مستند، از جمله کارهاییست که او تجربه کرده است.
نادر ابراهیمی علاوه بر ورزش در حوزهی ورزش نیز فعال بود. یکی از قدیمترین گروههای کوهنوردی بهنام «اَبَرمرد» را بنیان کرد. در توسعه کوهنوردی و اخلاق کوهنوردی نیز، بسیار تأثیرگذار بود.
در تمام سالهای پرکارش نوشتن را رها نکرد. او که نویسندگی را از پانزده سالگی شروع کرده بود، در بیست و هفت سالگی اولین کتابش را با عنوان «خانهای برای شب» در نشر روزبهان منتشر کرد. تا سال ۱۳۸۰ علاوه بر صدها مقاله تحقیقی و نقد، بیش از صد کتاب از او چاپ و منتشر شد که شامل داستان بلند (رمان) و کوتاه، کتاب کودک و نوجوان، نمایشنامه، فیلمنامه و پژوهش در زمینههای مختلف است. ضمن آنکه چند اثرش به زبانهای مختلف دنیا ترجمه شده است.
نادر ابراهیمی به صورت سنتی و توسط بستگانِ خود به فرزانه منصوری معرفی شد و پس از کمی آشنایی آن دو تصمیم به ازدواج گرفتند. فرزانه منصوری در یکی از مصاحبههایش در مورد آشناییاش با نادر چنین گفته: «آشنایی من و نادر در یک مهمانی خانوادگی اتفاق افتاد. ما هر دو خانوادههایی به شدت سنتی داشتیم و در خانوادههایی مثل خانواده ما، دخترو پسری که قصد ازدواج داشتند زیاد نمیتوانستند معاشرت کنند اما من مثلا روشنفکری به خرج دادم و گفتم که باید فامیل نزدیک چند مهمانی بدهند تا همدیگر را بشناسیم و به نتیجه برسیم. در آخرین جلسه که گفتند مهمانی دیگر بس است و باید تصمیم بگیرید، من و نادر به یک اتاق رفتیم و دو نفری صحبت کردیم. آن جا بود که از عادتها و احساساتمان صحبت کردیم و آن چه را که از زندگی خوب میخواستیم برای هم گفتیم، یکدیگر را قبول کردیم و ازدواج صورت گرفت. وقتی من نادر را انتخاب کردم و قرار شد ازدواج کنیم، جوانی بود خوش برو بالا، کوهنورد، خوش صحبت و در بانک عمران آن روزگار کار میکرد و یکی از بستگانش، فامیل من هم بود. در نگاه اول شاید به دل هم نشستیم و در معاشرتهای خانوادگی بیشتر با هم آشنا شدیم که این آشنایی به ازدواج رسید.»
نادر ابراهیمی چندین فیلم مستند، سینمایی و همچنین دو مجموعه تلویزیونی را نوشته و کارگردانی کرده و آهنگها و ترانههایی برای آنها ساخته است. همچنین اولین مؤسسه غیرانتفاعی ـ غیردولتی ایران شناسی را تأسیس کرد و هزینه و زحمتهای فراوانی برای سفر، تهیه فیلم و عکس و اسلاید از سراسر ایران و بایگانی کردن آنها صرف کرد؛ ولی چنانکه باید، شناخته و بهکار گرفته نشد و با فرارسیدن انقلاب و جنگ، متوقف شد.
فعالیت حرفهایاش در زمینه ادبیاتِ کودکان را، با همکاری همسرش همزمان با تأسیس «مؤسسه همگام با کودکان و نوجوانان» شروع کرد. «همگام» عنوان «ناشر برگزیده آسیا» و «ناشر برگزیده نخست جهان» را از جشنوارههای آسیایی و جهانی تصویرگری کتاب کودک دریافت کرد. ابراهیمی در زمینه ادبیات کودکان، جایزه نخست براتیسلاوا، جایزه نخست تعلیم و تربیت یونسکو، جایزه کتاب برگزیده سال ایران و چندین جایزه دیگر را هم دریافت کردهاست.
سرانجام نادر ابراهیمی در سن ۷۲ سالگی پس از چندین سال دست و پنجه نرم کردن با بیماری، بعد از ظهر پنجشنبه شانزده خرداد ۱۳۸۷ درگذشت.
دیدگاه خود را بنویسید