قطع: رقعی، نوع جلد: شومیز، مناسب برای: تمامی گروه های سنی
محصولات دیگر فروشگاه
کتاب ابوالمشاغل اثر نادر ابراهیمی:
کتاب «ابوالمشاغل» نوشتهی «نادر ابراهیمی» است. این کتاب به بخشی از خاطرات ابراهیمی میپردازد که او به عنوان نویسنده و کارگردان وارد فعالیتهای مختلف تلویزیونی شده است. در آن زمان نادر ابراهیمی به عنوان یکی از موفقترین برنامهسازان تلویزیون شناخته میشده است. این کتاب نخستین بار در سال 1365 منتشر شد و در طول این سالها بارها در قالب مجموعه کتابهای «مردان کوچک» نشر روزبهان تجدید چاپ شده است.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
«من از حساب چیزی نمیفهمم، هیچ چیز... اما هیچ اعتقادی هم ندارم به این که در زمینهی علم ریاضیات بیاستعداد بودهام و چند عدد ژن ضدریاضی، از همان آغاز خلقت، در خونم جاری بوده است. یا اصلا خداوند فرمان داده بوده است که در خون نادر ابراهیمی مطلقا ژن علوم ریاضی و فیزیک و شیمی داخل نکنید تا ادیب بشود...» در جای دیگری از خاطرات نیز آمده است: «خیلیها میآیند به طرف تو و مجذوب میشوند و مغلوب. بعد ناگهان میبینی که تکیه کلامهای تو را، حرکات تو را، حرف زدن تو را و حتی سلیقه تو را در غذا خوردن و دوست داشتن این یا آن میوه و شیرینی تقلید میکنند. اینها، هرگزها دوستان خوبی نمیشوند. تو نیمه مکمل خود را میخواهی نه سایهی خود را، نه شبح خود، نه شبیه خود را... دوست، دوست را کامل میکند- همانگونه که یک نیمهی در، نیمه دیگر را؛ اما یک نیمهی در، در نیمهی دیگر، حل نمیشود، محو نمیشود، نابود نمیشود. این شبیه شدنها، مسالهیی است که باعث میشود، ما غالبا تنها بمانیم؛ چرا که ما از مقلد بیزاریم یا از اینکه تقلید کنیم؛ مگر آنکه دوستی را با دلقکی برابر بدانیم یا آنقدر درمانده و ضعیف النفس باشیم که احتیاج به لِه شدن در دیگری را حس کنیم، یا آنقدر بیمار باشیم که بخواهیم در مقام "خود همه چیز بینی"، جمعی انسان توسری خور ساده لوح را به مسخرگی وادار کنیم. ما میخواهیم کسی با ما باشد که "ما" نباشد، دستگیرندهی ما باشد و دستگیرندهاش باشیم، هشداردهندهی به ما باشد و هشداردهندهی به او باشیم، بیدارکنندهی ما و بیدارکنندهاش... رفیقی که تو را دائما تایید میکند یا تحسین، اسیر است نه رفیق.».
دیدگاه خود را بنویسید