ویژگی های محصول: ناشر: کتابستان، نویسنده: داود امیریان قظع: رقعی، نوع جلد: شومیز، تعداد صفحات: 210
محصولات دیگر فروشگاه
معرفی کتاب برادر من تویی:
حضرت عباس (ع) را هر قدر هم مرور کنی باز کم است. او دریایی است بی پایان که هر کس اندازه وسعت وجودی خودش از او بهره می گیرد.
این اثر زندگینامه داستانی است که در عین وفادار بودن به منابع تاریخی جذابیت های فراوان داشته و خواننده را تا آخر با خود همراه نگه می دارد.
بخشی از متن کتاب :
" تمام بدن عباس خیس عرق بود . دانه های درشت عرق مثل بلور بر پیشانی و صورتش زیر نور تند خورشید آخر تابستان می درخشید . هرم گرما از روی زمین بلند می شد . دستان عباس وقتی خاک را چنگ می زد و از گودال بیرون می ریخت ، می سوخت و گزگز می کرد ، اما بی توجه به سوزش شدید دستانش همچنان زمین داغ و تفتیده را می کند . علی اکبر آمد کنار گودالی که عباس درونش را می کاوید ، نشست . چشمانش خیس اشک شد و پرسید : عموجان ، می خواهی راه پدربزرگم را ادامه بدهی ؟
عباس دست از چنگ زدن به خاک کشید . سربلند کرد . قرص سوزان خورشید درست بالای سر علی اکبر می درخشید و گرمای شدیدش را نثار زمین می کرد . قطره ای شور عرق به چشم راستش راه پیدا کرد . با پشت دست چشمش را مالید . نفسش از خستگی و گرما به شماره افتاده بود . نفس عمیقی کشید . نشست به دیواره ی گودال تکیه داد . گرد و خاک بر سر و محاسن مشکی نرمش نشسته بود . آه کشید و گفت : چه کار کنم برادر زاده ؟ دیگر طاقت دیدن تشنگی کودکان را ندارم . "
دیدگاه خود را بنویسید