محصولات دیگر فروشگاه
کتاب موسیقی سکوت نویسنده پری آخته:
جنگ با ریختن آخرین قطره خون روی خاک، به پایان میرسد اما با چکیدن اشکهای شبانه از چشمان همسر، پدر، مادر و فرزندان و نزدیکان شهید ادامه پیدا میکند.
جنگ با صدای شلیک آخرین گلوله در خاکریزها به پایان میرسد اما در سکوت خانههای رزمندگان، در قلب همسران شهدا، در قابها و آلبومهای عکس یادگاری شهید ادامه پیدا میکند و هر گوشی را یارای شنیدن موسیقی این سکوت از پشت دیوارخانههای شهر نیست.
میتوان گفت پری آخته نه تنها نویسندۀ کتاب موسیقی سکوت که نوازندۀ این سکوت است که سعی میکند با انتخاب کلمهها و جملههایی مناسب، نتها را آن گونه کنار هم بچیند که گوش ما را با آوای این موسیقی غریب آشنا کند.
پری آخته که در کارنامه خود بیش از ده اثر در حوزه داستان و شعر و دبیری علمی جشنوارههای داستان را دارد در کتاب موسیقی سکوت، شرح زندگی مشترک نسیم سلطانی و هاشم دهقانینیا، اولین شهید مدافع حرم استان اردبیل را از زبان همسر شهید، روایت میکند.
در قسمتی از کتاب میخوانیم:
«دید ناراحت شدم. سریع گفت: «شوخی کردم…کی میخواد بره سوریه.»
مثل اسفند روی آتش شده بودم.
گفتم: «اونقدر دوستت دارم، که راضیام هزار بار بمیرم، اما تو حتی سرت هم درد نکنه.» حرفم را با حرص بر زبان آوردم. هر چند میدانستم هاشم زیاد شوخی میکند ولی ته دلم میگفت: «این حرفش کاملا جدیست»…
گفتم: «هاشمِ من، مردتر از اونیه که نسیمش رو تنها بذاره. حتا اگه زبونم لال بمیری، من مطمئنم روحت مراقبمون خواهد بود.»
گفت: «حرفات عین آب بود رو آتیش دلم. ممنون نسیم، دلم آروم شد.»
این بار با تمام وجود گریستم.
از اداره که میرسید، میخوابید و یا استراحت میکرد. نگاهش که میکردم، فکرم به جاهای دیگری میرفت. فکرهای عجیب و غریبی به ذهنم خطور میکرد. میگفتم: «خدایا! اگه هاشم بره شهید بشه، تو این حالت میمونه؟ اگه شهید بشه، رو زمین اینجوری دراز میکشه و …»
دیدگاه خود را بنویسید