ناشر: جام جم، نویسنده: خسرو باباخانی، قطع: رقعی، نوع جلد: نرم، تعداد صفحات: 224 صفحه
محصولات دیگر فروشگاه
کتاب ویولون زن روی پل:
«ویولنزن روی پل» روایت سفری از ظلمت به نور نوشته خسروباباخانی است. این نویسنده برگزیده کتاب سال و معلم داستاننویسی در این کتاب تجربههای خود را از اعتیاد ۳۰ ساله و سپس توفیق در ترک این بلا روایت کرده است. کتاب از شانزده فصل تشکیل شده است. مولف فصل نخست را به خستگی و فصل آخر را به بهشت اختصاص داده است، فصل پانزدهم که عنوان کتاب از آن گرفته شده است ویولن زن است. در این فصل آمده است: «زنگ زد. همیشه با جمله «دور سرت بگردم» شروع میکرد. بعد میگفت: «خاک پاتم»، بعد میگفت: «دردت به قلبم» و چنان با خلوص میگفت و صمیمانه، که من را به رعشه میانداخت از فرط شکر و شوق.
کمی درباره نویسنده:
خسرو باباخانی در شهریورماه سال 1338 در تهران به دنيا آمد و تحصیلات خود را تا سطح دیپلم در رشته ریاضی ادامه داد. از سن 26 سالگی با مجلات كیهان بچهها، سوره نوجوان و سروش نوجوان همكاری كرده و در مقطعی نیز با وزارت ارشاد به عنوان داور و كارشناس همكاری داشته است. دبيري جشنوارههاي سراسری داستان بسيج و مهر حوزه هنري، داوري كتاب سال جمهوري اسلامی، دفاع مقدس و جشنواره شهيد حبيب غنيپور از جمله مسووليتهاي وي بودهاند.
قسمت هایی از کتاب ویولون زن روی پل:
"آبروی ات، اعتبارت، خانواده ات چه می شود؟!» گفتند: «آبروی هر انسانی مثل آب می ماند گرفته بر کف دودست، کافی است لای دو انگشتت باز شود، آبرو می ریزد و آنگاه جمع کردنش ناممکن.» گفتند: «با این خاطراتی که نوشتی لای هرده انگشت ات را باز کرده ای ! چند نفر گفتند؟ بیست نفر. گفتم: «من در برابر مردم سرزمین ام نه آبرویی دارم، نه اعتباری.» گفتم: «من بیش از سی سال در ظلمت زیسته ام ، اما راهی به نورنمی یافتم. تا آنکه خداوند ولی من شد و من را از ظلمت به سوی نور هدایت کرد.» گفتم: «من این خاطرات را نوشتم تا راه را به چند میلیون مصرف کننده مواد مخدر نشان دهم. ممکن است بگویند شاید یک نفر راه بیابد. من می گویم در این صورت هم اجرم را گرفته ام. در مقابل رنج بی انتهای مصرف کننده ها و خانواده هایشان آبرو و اعتبار خانواده من چه اعتباری دارد؟ هیچ."
دیدگاه خود را بنویسید