کتاب رسیدن به خاتونی که می رود نویسنده سید محمد سادات اخوی

کتاب رسیدن به خاتونی که می رود نویسنده سید محمد سادات اخوی:

کتاب رسیدن به خاتونی که می رود نوشتۀ سید محمد سادات اخوی توسط انتشارات کتابستان معرفت در قطع رقعی و با ۱۶۸ صفحه در اختیار عموم کتاب دوستان علل الخصوص علاقه‌مندان بخش رمان تاریخی و مذهبی قرار گرفته است.

درباره کتاب رسیدن به خاتونی که می رود:

کتاب پیش رو در قالب رمان نوشته شده است و بر اساس احادیث و روایات تاریخی زندگی حضرت را از بدو تولد تا به آخرین روز پوشش می‌دهد. کتاب رسیدن به خاتونی که می رود داستان مادری است که پیش از مادر بودن همسر بود و قبل از آن هم یک فرزند. در کلمه‌به‌کلمه این روایت غربت پنهان است.

داستان دختری است که پس از پدر چندان نزیست. داستان همسری است که جانانه از شوهر دفاع کرد. داستان مادری است که نتوانست فرزندش را به دنیا بیاورد. داستان دختر پیامبر است که نه آسوده و نه به مرگ طبیعی از دنیا رفت.

نویسنده این اثر یعنی آقای سادات اخوی باظرافت تمام داستانی از روزگار خود ما را با زندگی و زمانه اهل‌بیت پیوند زده و خوبی توانسته تخیل را بین حال و گذشته همچون رودی جاری سازد.

خواندن کتاب رسیدن به خاتونی که می رود را به چه کسی پیشنهاد می کنیم؟

علاقه‌مندان به زندگی ائمه و به‌خصوص حضرت صدیقه طاهره می‌توانند از خواندن این کتاب لذت ببرند.

درباره سید محمد سادات اخوی:

سید محمد سادات اخوی در شهریورماه ۱۳۵۲ شمسی در تهران به دنیا آمد. وی از شاعران معاصر فارسی‌زبان است که در وصف امام حسین (ع)، اشعاری را سروده است. سید محمد اخوی فرزند سید محمدرضا سادات اخوی از عالمان دینی تهران و یزد است. مسئولیت دفتر ادبیات بچه‌های مسجد (حوزه هنری)، مدیریت امور ادبی و معاونت هنری (سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران)، مدیریت شورای نویسندگان پخش رادیو فرهنگ (صداوسیما)، طراحی، مشاوره و اجرای بیش از ٦٥ پروژه فاخر فرهنگی و پیشینه ٢١ سال نویسندگی و ١٧ سال «کارشناس - مجری» و برنامه‌سازی هم‌زمان در صداوسیما در کارنامه فعالیت‌های اجرایی و مدیریتی ایشان به چشم می‌خورد.

این شاعر و نویسنده در چندین جشنواره ادبی - هنری برگزار شده از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، صداوسیما و... برگزیده شده است.

بخش‌هایی از کتاب رسیدن به خاتونی که می رود:

وقتی بخواهیم دربارۀ شخصیتی بنویسیم که تمام سیزده معصوم دیگر از پدر و همسر گرفته تا فرزندان و نوادگان او هر بار در زندگی‌شان یادی از او کرده‌اند، تمام قامت ایستاده و به احترام، اسم شریفش را برده‌اند، کاری دشوار را آغاز کرده‌ایم.

حضرت صدیقۀ طاهره (س)، از یک‌سو دختر مستقیم پیامبر (ص) و تنها فرزند زنده مانده پس از اوست که البته این زندگی کوتاهِ نهایت سه‌ماهه، یکی از رنج‌های بزرگ حافظۀ تاریخ است ... و از سوی دیگر همسر کسی است که سلسلۀ امامان از او آغاز می‌شود. او در روزگاری چشم به جهان بازکرده که اعراب، هرگاه خواسته‌اند مردی را تحقیر کنند یا اگر مشخص نبوده که پسری فرزند کدام پدر بوده، او را به اسم مادرش خطاب کرده‌اند.

او در روزگاری متولد شده که هنوز پس‌مانده‌های عقیده‌های جاهلی (در زنده‌به‌گور کردن دختران کوچک)، برجا بوده ... در روزگاری که پدرش به پیامبری مبعوث شده و مادرش، همۀ ثروتش را در راه همسر داده است ...

او متولد شده و اینک پس از قرن‌ها، هر بار می‌خواهیم یکی از امامان بزرگوارمان را زیارت کنیم، امام زیارت‌شده را با افتخار "فرزند فاطمۀ زهرا (س) " می‌خوانیم. دربارۀ چنین بانویی نوشتن، بسیار سخت است.